ارزوهاي مرده...
 
 

خوشا روزي كه من پنج ساله بودم

توي اون كوچه ها اواره بودم

گروهبانان مرا بيچاره كردن

لباس شخصي ام را پاره كردن

مادر جان غم مخور دنيا همينه

لباس سربازي رنگ زمينه

چرا مادر مرا بيست ساله كردي

توي اين پادگان اواره كردي

نوشتم نامه اي با برگ چايي

كلاغ پر ميروم مادر كجايي

نوشتم نامه اي روي گل ياس

به خوزستان ميروم با كله ي تاس

شبهاي اين پادگان چقدر دلگيره

جارو به دستت ميدن قلبو دلت ميگيره


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 28 مهر 1390برچسب:, :: 1:27 :: توسط : رضا

همدمم از پيش من رفته دگر تنهاي تنهايم

پس از من با كه خواهد بود نميدانم نميدانم

دگر از بهر دنيا هم بايد بار سفر بندم

دلم از زندگي خون است خدا ، تنهاي تنهايم

********* ارزوهاي مرده... *********

رسمش نبو تو سختيا تو هم يه جور عذاب بشي

با رفتنت براي من سوال بي جواب بشي

قرار نبود اول راه تحملت تموم بشه

دعاي هر روز و شبم ديدن يه نگات بشه

********* ارزوهاي مرده... *********

شنيدم داره توي قلبت يك نفر جامو ميگيره

ديگه هيچكي نميتونه جلوي اشكامو بگيره

نيستي و دارم ميسوزم گريه داره حال و روزم

نميدونم چرا اما تورو دوست دارم هنوزم

********* ارزوهاي مرده... *********

پارسال زير بارون با او راه ميرفتم...اما امسال راه رفتنش را با يكي ديگر زير بارش اشكهايم ديدم...

شايد باران پارسال اشكهاي كس ديگري بوده كه من نمي دانستم...

********* ارزوهاي مرده... *********

خدا جون ميشه تو امشب منو تو بغل بگيري؟

بگي اروم توي گوشم ديگه وقتشه بميري؟

خدا جون ميگن تو خوبي مثل مادرا ميموني

اگه راست ميگن ببينم عشق من كجاست؟ميدوني؟

خدا جون ميشه يه كاري بكني به خاطر من؟

من ميخوام كه زود بميرم اخه سخته زنده موندن

من كه تقصيري نداشتم پس چرا گذلشته رفته؟

خدا جون تو تنها هستي ميدوني تنهايي سخته

زنده موندن يا مردن من واسه اون فرقي نداره

اون ميخواد كه من نباشم باشه اشكالي نداره

خدا جون ميخوام بميرم تا بشم راحته راحت

اما عمر اون زياد شه... حتي واسه ي يه ساعت

********* ارزوهاي مرده... *********

 


ارسال شده در تاریخ : جمعه 1 مهر 1390برچسب:, :: 15:4 :: توسط : رضا

اين شعر رو مدير وبلاگ جادويي ديگر از ستايش (ستايش) در قسمت نظرات نوشته بود من كه خيلي خوشم ازش امد براي همين گذاشتمش تو وبم

 

نه مرا طاقت غربت نه تورا خاطر قربت

دل نهادم به صبوري كه جز اين چاره ندارم

من در انديشه آنم كه دوان برتوفشانم

نه در انديشه كه خود را زكمندد برهانم.


ارسال شده در تاریخ : جمعه 1 مهر 1390برچسب:, :: 14:41 :: توسط : رضا

درباره وبلاگ
زندگي يك بازي دردآوراست/زندگي يك اول بي آخراست/زندگي كرديم واما باختيم/كاخ خود را روي دريا ساختيم/لمس بايدكرداين اندوه را/بركمربايد كشيد اين كوه را/زندگي را با همين غمها خوش است/باهمين بيش وهمين كمها خوش است/باختيم وهيچ شاكي نيستيم/برزمين خورديم وخاكي نيستيم... rezahatame@gmail.com
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ارزوهاي مرده... و آدرس chashmak.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 4
بازدید هفته : 10
بازدید ماه : 3
بازدید کل : 68485
تعداد مطالب : 82
تعداد نظرات : 177
تعداد آنلاین : 1